راه ناگزیر…

وقتی حرفی برای گفتن نمانده و حتی کور سوی امیدی نیز رفتن راه ناگزیر می شود باید بروی از  نزد تمام چشم های آشنا از میان تلنگر خاطرات تلخ و شیرینت گم شوی میان خویشتن گم شوی تا پیدا شوی جور دیگری جوری بهتر از دیروز و این رفتن اما همیشه سخت است سخت است […]